نامه پنجاه و هفتم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به مردم کوفه در سال ۳۶ هجری هنگام حرکت از مدینه بهسوی بصره است.
نامه پنجاه و ششم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به شریح بن هانی است که او را در سال ۳۶ هجری بهسوی شام حرکت داد.
نامه پنجاه و پنجم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به معاویه است که در سال ۳۷ هجری پیش از نبرد صفّین نوشته شد.
نامه چهل و هفتم نهجالبلاغه، مربوط به وصیّت امام (ع) به فرزندشان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) پس از ضربت ابن ملجم بوده که در ماه رمضان سال ۴۰ هجری در شهر کوفه مطرح شده است.
نامه چهل و ششم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به یکی از فرمانداران در سال ۳۸ هجری است که نوشتهاند این نامه به مالک اشتر نوشته شد.
نامه چهل و چهارم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به زیاد بن أبیه در سال ۳۹ هجری است که امام با خبر شد، معاویه نامهای به او نوشته، و به بهانه اینکه زیاد برادر معاویه است میخواهد او را فریب دهد.
نامه چهل و یکم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به یکی از فرمانداران است که در سال ۳۸ هجری طبق نقل خوئی یا ۴۰ هجری به نقل طبری نوشته شده است.
نامه سی و پنجم نهجالبلاغه، مربوط به نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمد بن ابیبکر در مصر است که در سال ۳۸ هجری نوشته شده و علل سقوط مصر بیان شده است.
نامه سی و چهارم نهجالبلاغه، مربوط به عزل محمد بن ابیبکر در سال ۳۸ هجری و نصب مالکاشتر به فرمانداری مصر است که برای دلجویی از محمّد بن ابیبکر نوشته شده است.
نامه سی و سوم نهجالبلاغه، مربوط به هشدار نسبت به تبلیغات دروغین یاران معاویه در مراسم حج است.